دل نوشته های سپید

به نام خالق عشق

از امروز تنها انگشتانم به امید نوشتن یک جمله  جان دارند

" کنار میگدارم تو و دلم را حتی شده به قیمت مرگ"

با همان انگشتانی که مینویسم کنار برو اشک چشمانم را تهدید میکنم که دیگر نبارند

در راهی که تنها آرزوی رهگذرش گم کردن است گم کردن من از زندگیش

خیال دلت تخت من گم شدم از همه ی مسیر های زندگی ...

مبارکت باشد آن همه احساساتی که مفت خاک پاهایت کردم

نمی دانستم دوستت دارم های صادقانه ام تنها چراغ های خانه ی غرورت را پرنورتر میکند

دم دلت گرم خنجر زدی"دل من که خنجر خورده ی روزگار بود...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 9 دی 1392برچسب:,ساعت21:43توسط sepideh | |